آنچه در این مطلب می خوانید
گل جالیز یا گلک انگل گیاهان دولپه ای بوده و به محصولات مختلف مانند حبوبات، کلزا، گوجه فرنگی، خیار، هندوانه، خربزه، سیب زمینی، آفتابگردان و بسیاری محصولات دیگر خسارت وارد می کند. گلجالیز بومی مناطق مدیترانه ای (شمال آفریقا، خاورمیانه و جنوب آفریقا) و غرب آسیا میباشد و در مناطق با آب و هوای مشابه در آسیا، آفریقا، استرالیا و شمال و جنوب آمریکا از علفهای هرز مهم و خسارتزا به شمار میرود. این انگل در مناطق نیمهخشک به سرعت پخش شده و با توجه به رطوبت خاک و دما، قابلیت همهگیری نیز برای آن متصور است. خانواده گلجالیز ارتباط نزدیک با خانواده گلمیمون (Scrophulariaceae) دارد. خانواده گلجالیز دارای 90 جنس و 200 گونه میباشد، که بسیاری از آنها انگل ریشه هستند. جنسهایOrobanche و Phelipanche شامل بیش از 100 گونه بوده ولی تعداد بسیار کمی از آنها به عنوان آفات اقتصادی شناخته میشوند.
پراکنش در ایران
در ایران، تاکنون 41 گونهی مختلف از گلجالیز شناسایی شده اند. بررسی خصوصیات ریخت شناسی 12 جمعیت گلجالیز مصری در ایران، مشخص کرده که نمونه های گلجالیز مصری از دو واریته P. aegyptiaca var. aemula و P. aegyptiaca var. aegyptiaca میباشند. بطور کلی آمار دقیقی از پراکنش گلجالیز در ایران گزارش نشدهاست ، اما حضور آن در بسیاری از مناطق کشاورزی مانند اصفهان، ورامین، سمنان، مشهد و استانهای جنوبی کشور گزارش شدهاست. همچنین طی سال های اخیر افزایش گل جالیز در مزارع کلزای استان گلستان موجب خسارت شدید به این مزراع شده است.
چرخه زندگی گیاه انگل گل جالیز و نحوه ایجاد آلودگی در میزبان
گل جالیز گیاهی بدون کلروفیل و برگ بوده، لذا توانایی فتوسنتز نداشته و بدین جهت انگل کامل بوده و برای جوانه زنی و در تمام مراحل رشدی به میزبان وابسته می باشد. مهمترین بخشهای چرخه زندگی انگل دوره آماده سازی بذر، جوانه زنی، تشکیل هوستاریوم، نفوذ به بافت میزبان، بلوغ هوستاریوم و تولید بذر میباشد و هر یک از این بخشها قابلیت تبدیل به اهداف کنترلی را دارد.
چرخه زندگی علف هرز انگل به وسیله حضور میزبان و متابولیت های ثانویه تولید شده توسط آن تنظیم میشود. جوانه زنی بذور گلجالیز در دمای کمتر از هشت درجه سانتیگراد کم شده و توسعه مراحل بعدی به طرز چشمگیری با کاهش دما تقلیل مییابد. برای آغاز فرآیند جوانه زنی، بذور به محیط مرطوب و دمای بین 18 تا 23 درجه سانتیگراد و غلظت کافی از محرک های جوانه زنی تولید شده توسط میزبان نیاز دارند. دمای بهینه برای آمادهسازی بذور گل جالیز 20 تا 25 درجه سانتیگراد تعیین شده است. تنها بذوری که محرک های جوانه زنی را دریافت میکنند (تولید شده در 3 تا 6 میلیمتری نوک ریشه گیاه میزبان) جوانه میزنند سپس دانهالها به سطح میزبان چسبیده و به وسیله فشارهای مکانیکی و فعالیت آنزیمی از سطح ریشه گذشته و به منطقه کورتکس، آندودرم و نهایتاً آوندهای مرکزی خواهد رسید. ترشحات ریشه مختص به هر گونه بوده و میتواند در فرم گاز یا مایع باشد. هنگامی که جوانهزنی به وسیله محرکها آغاز میشود، ریشه چه ها ظهور کرده و به وسیله زائده های مویین و چسبناک به سطح ریشه میزبان میچسبند و متعاقباً هوستاریوم بین گیاه انگل و میزبان ایجاد ارتباط میکند. با آماس هوستایوم، ساختاری برجسته ایجاد میشود که طی 1 تا 2 هفته به توبرکول تمایز مییابد که نهایتاً در گلجالیز از توبرکول تعدادی ساقه گلدهنده ایجاد میشود که از خاک خارج شده و تولید بذر مینماید. در بعضی گونههای گلجالیز مانند O. crenata و O. foetida تنها یک ساقه ایجاد میشود. ساقه گل دهنده ظرف 3 تا 4 هفته از خاک خارج شده و به ارتفاع 50 سانتیمتری نیز خواهد رسید. ساقه گلدهنده گلجالیز مصری P. aegyptiaca در محصولات مختلف 40 تا 50 روز پس از کشت محصول در سطح خاک ظاهر میگردد. گرده افشانی گلهای دوجنسی به وسیله حشرات انجام میشود و بذرها در کپسولها ایجاد شده که با خشک شدن کپسول آزاد میگردند. ارتباط گل جالیز با میزبان و دریافت آب و مواد غذایی از میزبان باعث ضعف، پژمردگی، کاهش رشد و در نهایت خشک شدن میزبان می گردد.
مدیریت تلفیقی گلجالیز
خصوصیات منحصر به فرد گلجالیز نظیر ارتباط مستقیم با میزبان، مرحله رشد زیرزمینی، بذور کوچک و فراوان، مدیریت آن را از طریق روشهای زراعی دشوار نموده است. روشهای کنترلی باید بر کاهش بانک بذر، جلوگیری از ایجاد بذر، قرنطینه مزارع آلوده و کاهش انتقال آلودگی به مناطق غیر آلوده معطوف باشد. با این حال هیچ کدام از این روشها به تنهایی مصونیت کامل در برابر این انگل را برای گیاه ایجاد نمیکند. به همین دلیل یک رویکرد تلفیقی لازم است که در آن به وسیله تعدادی از این راهکارها بتوان جمعیت گلجالیز را زیر آستانه خسارت نگه داشت. این در صورتی است که مطالعاتی درباره تعیین آستانه خسارت این انگل در محصولات مختلف انجام نشده است. با اینحال با توجه به نوع زندگی انگلی و تولید بذر بسیار بالا در این انگل، به نظر میرسد که آستانه گل جالیز در محصولات مختلف بسیار پایین باشد. همان طور که بیان شد هر یک از مراحل چرخه زندگی گلجالیز قابلیت تبدیل به اهداف روشهای مدیریتی را دارا میباشد. جدول زیر مراحل مختلف چرخه زندگی گلجالیز و راهکارهای اثر بخش مدیریتی آن را نشان میدهد.
مراحل چرخه زندگی گلجالیز و رویکردهای کنترلی مربوط به هر مرحله
مرحله چرخه زندگی گلجالیز | رویکرد |
پراکنش بذر | قرنطینه، آفتابدهی، استفاده از فومیگانتها |
جوانهزنی بذر | گیاه تله، محرکهای جوانهزنی و بازدارندهها |
رشد ریشهچه بر روی ریشه میزبان | استفاده از کود نیتروژن به فرم آمونیوم در مراحل ابتدایی رشد |
نفوذ به میزبان | میزبان مقاوم |
اتصال ساختاری به میزبان | میزبان مقاوم |
رشد توبرکول در زیرزمین | کاربرد گلیفوسیت، سولفونیل اورهها، گیاهان محرک |
تولید بذر | سمپاشی لکهای، وجین دستی، دفن کردن و کنترل بیولوژیک |
بهترین راهکار برای غلبه بر گلجالیز ممانعت از تماس بذور آن با گیاه زراعی میزبان است. جلوگیری باید تا زمان اطمینان از عدم آلودگی زمین های مجاور ادامه یابد. مراقبت دائمی و شدید برای آلودگیزدایی و تمیز کردن ماشینآلات در هنگام حرکت از مزارع آلوده به مزارع غیر آلوده نیز ضروری است. این روش ها بخصوص در محصولات کم نهادهای مانند خردل و دانههای روغنی کاربرد دارد. چون بسیاری از این روشها هزینه اضافی برای کشاورزان نداشته و با صرف هزینه های ناچیز قابل اجرا میباشند. از مهمترین راهکارهای پیشگیرانه میتوان به رعایت بهداشت زراعی با هدف به حداقل رساندن گسترش بذور گیاه انگل و تغییر تاریخ کشت گیاه زراعی اشاره نمود. به عنوان مثال مشخص شده است که کشت زود هنگام آفتابگردان سطح آلودگی با گل جالیز را در اسپانیا کم خواهد کرد. محققین بر اهمیت شخم در توزیع افقی بذور گیاهان انگلی، ظهور دانهالها و بقای آنها تاکید دارند. ظهور دانهال و بقای آنها در سطح خاک به علت امکان کمتر کسب و نگهداری رطوبت و آماس بذور برای جوانهزنی کمتر بوده است. بنابراین شخم کاهش یافته از طریق کاهش بذور زنده میتواند در کنترل گلجالیز موثر باشد. تجمع مقادیر بالاتر از مواد آلی و سطوح بالای فعالیت بیولوژیکی نزدیک سطح خاک در سیستمهای بدون شخم منجر به فساد بذور علف های هرز جوانه نزده میگردد. علاوه بر شخم کاهش یافته وجین دستی و آفتابدهی نیز به عنوان روشهای فیزیکی مقابله با انگل گلجالیز مطرح هستند. وجین دستی در گیاه میزبان 30 تا 40 روز پس از کاشت میتواند موجب کنترل گلجالیز و کاهش بانک بذر گردد و روشی موثر برای جلوگیری از گسترش بیشتر بذر و در نتیجه افزایش بانک بذر در مزارع میباشد.
در روش آفتابدهی، با افزایش دمای خاک بذرهای گلجالیز از بین میروند. پوشاندن خاک با صفحات پلی اتیلن شفاف برای چندین هفته و در زیر تابش آفتاب میتواند بذور گلجالیز در لایه های سطحی خاک را از بین ببرد. این روش ساده، اقتصادی، بدون خطر و بدون اضافه کردن مواد شیمیایی به خاک است. در خاکهای آفتابدهی شده هیچ ساقه ی گلجالیز ظاهر شده بر سطح زمین، هوستاریوم و یا توبرکول زیرزمینی گیاه انگل یافت نشده است و در آزمایشی بیان شده که تا 95 درصد از بذرهای گلجالیز دفن شده از بین رفتهاند. در مطالعه دیگری نیز نشان داده شد که آفتابدهی تنها میتواند بذور دفن شده در سطح را از بین ببرد و برای اثرگذاری در عمق تا ده سانتی متر لازم است که از کود مرغی استفاده شود. همچنین آفتابدهی به مدت 2 تا 6 هفته، با یا بدون استفاده از کود مرغی باعث کاهش معنی دار رشد و آلودگی گلجالیز میگردد.
روشهای زراعی با ایجاد موانعی بر سر راه رسیدن نور خورشید به گلجالیز، کاهش دمای خاک و ایجاد موانع فیزیکی برای ظهور آن میتواند به مهار انگل کمک کند. از بین روشهای مختلف کاشت، ثابت شده که کشت بین ردیفی غلاتی مانند یولاف و شنبلیله موجب کاهش آلودگی گل جالیز در باقلا، خلر و نخود میگردد و دلیل آن نیز خاصیت آللوپاتی عنوان شده است. ترکیب تریگوکسازونان که از ترشحات ریشه شنبلیله جداسازی شده عامل بازداشت جوانه زنی بذور گل جالیز میشود. کاشت خردل پس از کشت گیاهانی مانند کنجد، لوبیای سیاه، لوبیای چشم بلبلی، لوبیا چیتی و نخود به طور معنی داری ظهور گلجالیز را کاهش میدهد، درحالیکه کشت فلفل تند، ارزن خوشهای، سورگوم و ماش میزان آلودگی خردل به گلجالیز را تحت تأثير قرار نمیدهد.
خشک شدن ریشه ها در اثر آلودگی گل جالیز
مدیریت کودهای شیمیایی و آلی نیز از دیگر روشهای کاهش خسارت گل جالیز میباشد. مشخص شده است که تمایل گلجالیز به خاک های فقیر بیشتر است. کود نیتروژن با مقدار بیش از 120 کیلوگرم در هکتار بر میزان آلودگی گلجالیز اثر دارد. علت اثرگذاری نیتروژن را میتوان به کاهش ترشحات محرک جوانهزنی، آسیب مستقیم به بذور و دانهالها در خاک و اثر منفی نیتروژن بر توسعه انگل و تغییر تعادل بین ریشه میزبان و اندام هوایی نسبت داد. کاهش طول ریشهچه همزمان با استفاده محلول آمونیوم در دوره آمادهسازی و جوانه زنی گیاه انگل نیز گزارش شده است.
بررسی رشد و توسعه گلجالیز در سیبزمینی، در پاسخ به سطوح مختلف مواد غذایی خاک با استفاده از مقادیر مختلف کودهای گوسفندی، مرغی، گاوی، فضولات بز و خرده چوب نشان داده که تنها فضولات بز میتواند به طور معنیداری آلودگی سیبزمینی با گلجالیز در فصل رشد را کاهش دهد. بقیه تیمارها فقط باعث کاهش آلودگی در اوایل فصل رشد شدند. در گیاه سیبزمینی و بادمجان نیز اثر سطوح مختلف کود پایه سولفور و کود مرغی در فرونشانی گلجالیز شاخه دار بررسی شد و نتایج نشان داد که سولفور به تنهایی توانایی کاهش آلودگی و رشد گلجالیز را در سیبزمینی و بادمجان نداشته، ولی کود مرغی هم در تیمار کاربرد آن به تنهایی و هم همراه با کود سولفور قادر به کاهش آلودگی و رشد گلجالیز میباشد.
از علفکشها و مواد شیمیایی نیز میتوان در برنامه مدیریت تلفیقی انگل گلجالیز استفاده کرد. روشهای کنترل شیمیایی گلجالیز شامل کاربرد علفکش شاخ و برگ، خیساندن بذر، کاربرد خاک مصرف علفکشها است. محققان به بررسی علفکشها از خانوادههای شیمیایی موجود و اثر آن بر روی گلجالیز در محصولات مهم پرداختهاند. از دهه 1970 کنترل شیمیایی گلجالیز مرسوم است. گلیفوسیت اولین علفکشی است که برای کنترل گل جالیز در باقلا استفاده شد. این روش کنترلی به عوامل زیادی بستگی دارد چرا که ارتباط مستقیم میزبان و انگل باعث عبور علفکش از آوندها و رسیدن آن به میزبان است که در نتیجه انتخابیبودن علفکش برای میزبان ضروری است. همچنین علفکش باید بدون کاهش قدرت سمیت خود به گیاه انگل برسد و از همه مهمتر این که گیاه انگل اغلب قادر به ایجاد آلودگی جدید است. در دهههای اخیر گروههای مختلف علفکشی نتایج امیدوار کنندهای در کنترل گلجالیز داشته اند. سولفونیل اوره ها، ایمیدازولینونها و دیگر بازدارنده های آنزیم استولاکتات سینتاز (ALS) و استوهیدروکسی اسید سینتاز (AHAS) مواردی از این دست هستند.
علفکش های این گروه ها درجاتی از انتخابی بودن برای گیاه میزبان گلجالیز را نشان میدهند. کاربرد ایمازاکوئین به میزان 80 گرم در هکتار و کلروسولفورون به میزان 6 گرم در هکتار به صورت پیش کاربرد نیز اثرات معنی داری بر گلجالیز داشته ولی کارایی آنها وابسته به نوع و شرایط خاک است. در هویج و کرفس نیز با کاربرد گلیفوسیت در کمتر از میزان توصیه شده و به مقدار 50 گرم در هکتار میتوان گلجالیز را کنترل نمود. علفکش های ایمازاکوئین، تریاسولفورون و کلروسولفورون به طور معنیداری باعث کاهش گلجالیزهای آلوده کننده گوجهفرنگی (10 تا 30 درصد کاهش بسته به نوع علفکش) شدند. از بین تدخین شوندههای خاک مصرف، نیز از متیل بروماید برای کنترل گل جالیز قبل از کاشت گوجه فرنگی استفاده شدهاست. از دیگر مواد شیمیایی مورد استفاده با قابلیت کنترل انگل گلجالیز، میتوان به محرکهای جوانه زنی اشاره کرد. وادار کردن و تحریک گیاه انگل به جوانهزنی در غیاب میزبان جوانه زنی مرگبار نام دارد. محرکهای جوانهزنی میتوانند بسیار اختصاصی عمل کرده و تنها در یک گونه گیاه انگل موجب جوانه زنی شوند، یا در تعداد بیشتری از گونه های انگل موجب تحریک جوانه زنی شوند.). تاکنون مادهی محرک عمومی برای تمام گونههای انگل پیدا نشده است ولی GR24 تقریباً بر تمام گونه های انگل گلجالیز موثر است. استرایگولاکتون از دیگر محرکهای جوانه زنی در گلجالیز است. کاربرد مواد محرک جوانه زنی برای القای جوانهزنی مرگبار بذور گیاهان انگلی به دلایل امنیت زیستی، تجزیه سریع در خاک و فعالیت بیولوژیکی بالا در غلظتهای پایین مفید است.
استفاده از گیاهان غیر میزبان، محرک و تله نیز در کنترل گل جالیز میتواند موثر باشد. گیاهان محرک به گیاهانی گفته می شود که میزبان گل جالیز بوده و گل جالیز را وادار به جوانه زنی می کند ولی قبل از تولید بذر گیاه برداشت یا شخم می شود. این روش در کاهش بانک بذر گل جالیز بسیار موثر بوده و می توان از این گیاهان در تناوب با گیاه اصلی استفاده کرد. از مهمترین گیاهان تله می توان به شبدر و چاودار به عنوان محرک قوی و آفتابگردان به عنوان محرک ضعیف اشاره کرد. گیاهان تله میزبان گل جالیز نیستند این گیاهان مواد محرک جوانه زنی را ترشح می کنند ولی اجازه تکمیل فرآیند رشد گل جالیز و اتصال به میزبان را نمی دهند. از مهمترین این گیاهان می توان به انواع کنجد (تله ضعیف) و سورگوم جارویی و کتان (تله قوی) اشاره کرد.علاوه بر روشهای کنترلی اشاره شده میتوان از مقاومت طبیعی و اکتسابی گیاه میزبان برای مقابله با گیاه انگل استفاده نمود. مقاومت گیاه میزبان به گیاه انگل یک فرآیند پیچیده چند عاملی است و به میزبان (گونه، واریته و جمعیت)، انگل (گونه، نژاد و جمعیت) و عوامل زنده و غیر زنده محیطی بستگی دارد. مطالعات اخیر نشان داده است که مقاومت گیاه میزبان را میتوان در سه بخشِ مقاومت قبل از نفوذ گیاه انگل به میزبان، بعد از نفوذ در میزبان و بعد از استقرار بررسی کرد.
نتیجه گیری
گل جالیز موجب کاهش شدید عملکرد میزبان می گردد. بهترین توصیه درباره گل جالیز در مزرعه برطرف کردن آلودگی های لکه ای در مزرعه به محض مشاهده اولین آلودگی و جلوگیری از بذردهی گل جالیز است. در مزارع آلوده نیزیک برنامه مدیریت حداقل پنج ساله برای کنترل نسبی گل جالیز و خالی کردن بانک بذر لازم است. در غیر این صورت آۀودگی در مزرعه هر سال بیشتر خواهد شد.
2 دیدگاه در “گل جالیز”
عالی بود
سلام
وقتتون بخیر باشه
خوشحالیم که این محتوای آموزشی مفید برای شما واقع شده است.
موفق باشید